زندگی نامه شهيد والامقام ناصر ارباب پور بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل
ناصر سال 1345ش در بيدگل به‏ دنيا آمد. دوران كودكى او همراه با مشقّات و رنج فراوان بود.در تاريخ 65/1/8، پس از وداع با خانواده،مجدّدا عازم گردان امام‏ محمّدباقر عليه‏ السلام شد و پس از مدّتى در شهر فاو عراق به شهادت رسيد.

زندگی نامه  شهيد والامقام ناصر ارباب پور بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

ناصر سال 1345ش در بيدگل به‏ دنيا آمد. دوران كودكى او همراه با مشقّات و رنج فراوان بود. دوران تحصيل خود را تا پنجم ابتدايى بيش‏تر نتوانست ادامه دهد و بعد از آن در قالى‏بافى به مادرش كمك كرد.

با شروع تجاوز عراق عليه ايران، او به حضور دركنار رزمندگان بسيار علاقه‏ مند بود ولى سنّ پايينش به او اجازه ‏ى رفتن به مناطق جنگى را نمى‏داد. او با حضور فعّالش در پايگاه بسيج محلّه آمادگى‏اش را بيش‏تر كرد تا اين كه اوايل سال 1363ش از طرف جهاد سازندگى شهرستان به مدّت سه ماه به منطقه‏ ى عمليّاتى جنوب اعزام شد.

بعد از آن مأموريت از طرف بسيج، پس از گذراندن يك دوره‏ى آموزش نظامى 45 روزه، عازم منطقه‏ ى عمليّاتى جنوب شد و در لشكر چهارده امام‏حسين عليه ‏السلام ، در گردان پياده‏ ى امام محمّدباقر عليه ‏السلام ، به مبارزه با دشمن متجاوز مشغول شد.

با اين كه از خدمت سربازى معاف شده بود ولى حضور داوطلبانه‏اش در جبهه‏ ها او را عاشق و پيرو راستين امام قدس‏سره و رهبرش كرده بود. در طول حضور دو ساله‏اش در جبهه‏ هاى جنگ، دو بار بر اثر اصابت تير و تركش در عمليّات بدر (در هورالعظيم) و عمليّات والفجر هشت مجروح گرديد. آخرين بار، در حالى كه هنوز آثار جراحت جنگ در بدنش نمايان بود، در تاريخ 65/1/8، پس از وداع با خانواده،مجدّدا عازم گردان امام‏ محمّدباقر عليه‏ السلام شد و پس از مدّتى در شهر فاو عراق به شهادت رسيد.

روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.

 

فرازى از وصيّت‏نامه‏ ى شهيد والامقام ناصر ارباب پور بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

دوست داشتم هزار جان داشتم و در راه خدا اهدا مى‏كردم. دلم مى‏خواست هزار زبان داشتم و عليه شيطان‏ پرستان به كار مى‏بردم. مى‏خواستم هزار دست داشتم تا هزار اسلحه به دست مى‏گرفتم و به سوى دشمنان خدا و دينش نشانه مى‏رفتم...

ما امروز در امتحان هستيم و بايد از اين فرصت خوب استفاده كنيم...

حسين زمان ما امام ‏خمينى است. در وجود آن عزيز دقّت كنيد و با شناخت كامل راه او را ادامه دهيد. جبهه منبع علم و انسان‏سازى است؛ منبع اخلاق سازى است. جبهه انسان را به ملكوت مى‏رساند...

پدر و مادر عزيزم، اى كاش آن موقعى كه شهادت نصيبم شود بالاى سرم باشيد تا دست‏هاى شما را ببوسم...از اين كه خداوند سبحان منّت [شهادت فرزندتان] بر شما گذارد، سر به سجده نهيد.

ملّت ايران، اتّحاد بين خود را هر چه بيش‏تر مستحكم كنيد. هم‏بستگى خود را قطع ننماييد و انقلاب را تا ظهور مهدى(عج) نگهداريد.

 برادرانم، اسلحه‏ام را بر زمين نگذاريد. اسلحه‏ى من در خانه و شهر نيست و در محلّ شهادتم به زمين افتاده است ؛ آن را برداريد و به جان دشمنان اسلام هدف‏گيرى كنيد.

 ... صف جماعت و نماز جمعه را خالى نكنيد. امام را تنها نگذاريد...

 خواهران دينى‏ام، شما با حجابتان مى‏توانيد جوان‏هايى را كه در خواب غفلت هستند، بيدار كنيد...

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده