صدا میکند تورا،نمان
کتاب صدا میکند تورا، نمان
کتاب «صدا میکند تو را، نمان» مجموعه داستان هایی از زندگی سردار شهید اسماعیل لری به چاپ رسیده است.
این کتاب به کوشش خانم نفیسه قاسمی و توسط کنگره سرداران و 2300 شهید شهرستان خمینی شهر در 184 صفحه به شمارگان 3000نسخه در سال 1395به صورت تمام رنگی با کیفیت عالی تهیه شده است.
در بخش اول نگارنده به معرفی موقعیت تاریخی و جغرافیایی استان ایلام پرداخته است، در بخش دوم به حضور جوانان خمینی شهردر جبهه و زندگی نامه شهید اسماعیل لری اشاره شده است و در بخش سوم مجموعه ای از خاطرات و روایات خانواده، دوستان ، و همرزمان شهید گردآوری شده است.
شهید اسماعیل لری ، در سال 1336 در محله خوزان خمینی شهر چشم به جهان گشود. او تنها فرزند ذکور خانواده بود. چهره مذهبی و هوش بالای این طفل نو پا از اوان طفولیت بر همگان هویدا بود. پس از دوره ابتدایی و راهنمایی ، با ورود به دبیرستان ، برگی تازه از زندگی او رقم خورد . حالا دیگر نوجوانی جستو گر و فعال بود که برای رسیدن به هدفی والا تلاش می کرد، درس می خواند و مطالعه می کرد، هیچ گاه دست از کار نکشید و پا به پای پدرش کار می کرد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، در دانشگاه کار که بعدا" در دانشگاه صنعتی اصفهان ادغام شد، در رشته مهندسی راه و ساختمان پذیرفته شد.
اسماعیل در اردیبهشت 1361 به جبهه میمک در استان ایلام رفت و فرماندهی رزمندگان اعزامی از سپاه خمینی شهر را به عهده گرفت . اسماعیل با راه اندازی ستاد فرماندهی در منطقه سرنی ایلام ، علاوه بر ایجاد هماهنگی و تامین نیازهای محورها و نیرو های تحت امر این ستاد ، باعث تقویت همکاری و همدلی میان رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی، ژاندارمری و نیروهای داوطلب مردمی از شهرهای مختلف و با فرهنگ های متنوع گردید و چنان پیوندی ایجاد کرده بود که پدرش میخواندند ، بحق هم با این سن کم مانند پدری دلسوز ووارسته بود.اسماعیل نمونه یک فرماندهی و مدیریت بسیجی که بر قلب ها فرماندهی داشت را به نمایش گذاشت . خاطره شیرین فرماندهی او در جبهه میمک هنوز در دل ها باقی است و از یاد ها نرفته است.
اسماعیل لری بعد از یک دوره مدیریت و فرماندهی به یاد ماندنی ، سرانجام روز 12 آبان 1361 پیش از اذان ظهرو برپایی فریضه نماز ، با خون خود وضو ساخت و روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.
