چهارشنبه, ۰۱ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۲
دکتر معالج می گفت رگ هاي عصب به داخل معده ترشح مي کنند و بايد بسته شوند تا معده بهبود پيدا کند و اين عمل خيلي سختي است چون رگ هاي عصب خيلي نازک و ظريف هستند. پزشکان به من يک ماه فرصت دادند تا اگر به وسيله دارو خوب نشد عمل انجام شود...

کرامات شهیدان؛(67) دست شفادهنده

نوید شاهد، سال 64 که سه سال از شهادت همسرم محمد مي گذشت ناراحتي شديد معده پيدا کردم. اين ناراحتي تا بدان حد بود که علاوه بر اين که هيچ گونه غذايي نمی توانستم بخورم حتي آب و دارو را به زحمت مي خوردم.
دکتر معالج می گفت رگ هاي عصب به داخل معده ترشح مي کنند و بايد بسته شوند تا معده بهبود پيدا کند و اين عمل خيلي سختي است چون رگ هاي عصب خيلي نازک و ظريف هستند.  پزشکان به من يک ماه فرصت دادند تا اگر به وسيله دارو خوب نشد عمل انجام شود. يک ماه سپري شد و معده من نه تنها هيچ بهبودي پيدا نکرد بلکه درد، آن قدر زياد شد که نمي توانستم ايستاده راه بروم و دولا دولا راه مي رفتم.
شبي نماز مغرب را که خواندم به واسطه دردي که مي کشيدم  خيلي ناراحت و دل شکسته بودم.  قدري با خدا راز و نياز کردم و سپس بناي درد دل را با همسرم گذاشتم و گفتم تو مي داني که من در سختي ها مقاوم هستم و خودم را نمي بازم و از اين که مي خواهند مرا عمل کنند ناراحت نيستم.  تنها ناراحتي ونگراني من اين است که به زير دست نامحرم مي روم و عمل مي شوم و اين امر خيلي مرا رنج ميدهد.
با چشماني پر از اشک نماز عشاء را خواندم.  همان شب در خواب ديدم با محمد به جايي رفته ايم که چند نوع غذا بر روي سفره چيده بودند. محمد به من گفت از اين غذاها بخور. گفتم تو که مي داني من حتي نمي توانم آب بخورم چه رسد به اين غذاها. گفت نه من به تو مي گويم از اين غذاها بخور و مطمئن باش هيچ مشکلي پيدا نميکني و ديگر نخواهي گفت دل و معده ام درد مي کند.  با اصرار او در دلم اطميناني حاصل شد. دست به غذا بردم و چند لقمه خوردم که ناگهان بيدار شدم. صبح که بيدار شدم خوابي را که ديده بودم براي کسي تعريف نکردم، چون نمي دانستم چه پيش مي آيد. ساعاتي با خودم درگير بودم که تعبير اين خواب چيست. به دلم الهام شد براي امتحان هم که شده دو سه لقمه غذا بخورم. وقتي ديدم مشکلي ايجاد نشد به خوردن ادامه دادم و بعد خوابي را که ديده بودم براي مادر شهيد تعريف کردم. حاج خانم گفت اتفاقاً ديشب من هم با محمد درد دل کردم و به او گفتم محمد جان چرا به داد ما نمي رسي؟ به دکتر معالجم مراجعه کردم. وقتي مرا معاينه کرد گفت مشکل برطرف شده و شما ديگر نياز به عمل جراحي نداريد. از آن زمان تا به حال بيش از 16 سال مي گذرد و هيچ ناراحتي معده براي من ايجاد نشده است.

راوي: ربابه جنيدي همسر شهيد محمد جنيدي

منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد دوم)، غلامعلی رجائی 1389

نشر: شاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده