اولين حمله دشمن پس از قطعنامه 598

اولين حمله دشمن پس از پذيرش قطعنامه 598 در 31 تير ماه سال 1367 صورت گرفت. منصور خزايي، مسئول واحد بسيج منطقه شش امام جعفر صادق(ع) استان هاي خوزستان و كهكيوله و بوير احمد در گفت گو با نشريه اميد انقلاب مي گويد:
در حملات اخير دشمن كه در تاريخ 31 تير ماه سال انجام گرفت او از دو محور جفير و كوشك اقدام به حمله كرد، كه از ساعات نخستين بامداد تا غروب ادامه داشت كه مجدداً فردا صبح دوراه تك كرده و دوباره به داخل خاك ما نفوذ مي كرد كه اين حملات به صورت متوالي سه روز ادامه داشته و هر روز دشمن هنگام غروب عقب نشيني مي كرد، زيرا نمي توانست خود رانگه دارد چرا كه براي او ممكن نبود به گونه اي عميق به ما جناح دهد و از نظر نظامي نيز كاري عاقلانه به شمار نمي رفت.روز دوم از اين عمليات، دشمن حركت خود را به سمت خرمشهر آغاز كرد و از سوي شلمچه به طرف شمال خرمشهر وارد عمل شد. اين قضيه به طور جدي بود چراكه بر اساس اطلاعات ماقرار بود صدام در داخل خرمشهر به سخنراني بپردازد. لذا از اولين ساعات تعرض دشمن، جهت مقابله با آنها به برنامه ريزي پرداختيم...، در وهله نخست كه احتمال پيشروي دشمن به طرف خرمشهر زياد بود و تصميم آنان جهت تصرف شهر قطعي بود، با هماهنگي كه از سوي امام جمعه محترم و نماينده حضرت امام در استان، آقاي موسوي جزايري و حجت الاسلام سيد رضايي، استاندار و فرمانده سپاه ايجاد شد، به مردم از صداي جمهوري اسلامي اطلاع داده شد كه دشمن در صدد اشغال خرمشهر است و تمام برادران بسيجي به طرف جبهه ها هجوم ببرند.
در همان لحظات اوليه، كليه نيروهاي مقاومت بسيج و پايگاه هاي مقاومت ، سطح مساجدو ادارات و كارخانه به حالت آماده باش درآمده و آماده پذيرش و اعزام نيروهاي دواطلب شدند و ما خود را سريعاً براي مقابه با تجاوزات دشمن آماده كرديم... پس از پيام راديويي، مسئولين استان يعني در بعد از ظهر همان روز، قضيه به شكل جدي عنوان شد و از همان لحظات يعني شايد حدود يك تا دو ساعت پس از پيام امام جمعه و مسئولين استان ما متوجه شديم كه تمام پايگاه ها اعلام آمادگي كرده و ما فوراً دستورالعمل هاي لازم را به آنها داديم و نيروها را به طور مستقيم به يگان هاي رزم منتقل نموديم كه وقت گرفته نشود و به محض تجهيز، آماده باشند تا به منطقه اعزام شوند و به حمدالله در اين رابطه هيچگونه مشكلي هم نداشتيم و سير كار به طور شبانه روزي و با سرعتي غير قابل تصور انجام مي گرفت.
به گونه اي كه حتي در ساعات يك باممداد،دو بامداد، سه بامداد و پي در پي ما اعزام داشته ستاد ما شبانه روز فعال بود، و برداران با بيداري و هوشياري كامل اتوبوس هاي مملو از رزمندگان را راهي جبهه ها مي نمودند.
في المثل شهرستان دزفول روزانه پنج تا شش بار نيرو اعزام مي كرد و در حقيقت طوفاني از نيروهاي بسيجي و رزمنده ايجاد شده بود كه هر خار و خاشاكي از دشمنان را از جلوي پا بر مي داشت.


منبع : كتاب اولين هاي دفاع مقدس؛ محمد خامه يار